زیــباتـریـن اشــــعـار

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۹۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۴ ثبت شده است

من نمی دانم که بُردم جنگ را یا باختم

زنده بیرون آمدم اما سپر انداختم...


از جهنــّـــم هیچ باکی نیست وقتی سالها

با جهانی این چنین هم سوختم هم ساختم


دوست از دشمن مخواه از من که بشناسم رفیق

من! که در آیینه خود را دیدم و نشناختم...


آنچه باید میکشیدم را کشیدم، هر نفس

آنچه را بایست می پرداختم  پرداختم


سالها سازی به دستم بود و از بی همتی

هیچ آهنگی برای دل خوشی ننواختم


زندگی شطرنج با خود بود و در ناباوری 

فکر می کردم که خواهم بُرد... اما باختم...!


حسین زحمتکش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۱۴



با امیدی گرم و شادی بخش 

با نگاهی مست و رویایی 

دخترک افسانه می خواند 

نیمه شب در کنج تنهایی :

***

بی گمان روزی ز راهی دور 

می رسد شهزاده ای مغرور

می خورد بر سنگفرش کوچه های شهر 

ضربهٔ سُمّ ستور باد پیمایش

می درخشد شعلهٔ خورشید 

بر فراز تاج زیبایش ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۰۹



گنه کردم گناهی پر ز لذت 

کنار پیکری لرزان و مدهوش

خداوندا چه می دانم چه کردم 

در آن خلوتگه ِ تاریک و خاموش



در آن خلوتگه تاریک و خاموش 

نگه کردم به چشم پر ز رازش 

دلم در سینه بی تابانه لرزید 

ز خواهش های چشم پر نیازش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۰۶